با سلام خدمت شما دوستان عزیز. در این مقاله می خواهم اطلاعاتی را برای افزایش مهارت نوشتن در اختیارتان بگذارم و راهکارهایی را برای بهتر نوشتن به شما ارائه دهم پس در ادامه با من همراه باشید.
یادآوری: من چالش 40 روز محتوانویسی راه انداختم تا به تمام کسانی که دوست دارند محتوانویس شوند در این زمینه کمک کنم و نکات کلیدی را به آنها آموزش دهم. پس از این آموزش, افراد می توانند به صورت حرفه ای در این زمینه فعالیت کنند و به درآمد برسند. اگر سایر جلسات را مطالعه نکرده اید, می توانید از طریق آموزش رایگان محتوانویسی به آنها دسترسی داشته باشید.
برای افزایش مهارت بهتر نوشتن و تبدیل شدن به یک نویسنده‌ی حرفه ای لازم است نکاتی را همیشه در نظر داشته باشید. من در ادامه به برخی از مهم ترین این نکته ها می پردازم که امیدوارم در نوشتن به آنها توجه کنید.
در واقع توجه به همین جزئیات است که یک نویسنده را از بقیه اقشار جامعه متمایز می‌کند.
نویسنده کسی است که به طور دائم وسوسه خواندن متن‌های جدید را دارد و از هر کس چیزی یاد می‌گیرد. نویسنده هر طور شده می‌کوشد که کارهایی را که شروع کرده است به آخر برساند.
مطالعه و کتاب، دوستان همیشگی نویسنده ها هستند. پس خواندن یکی از دلایل اصلی تقویت مهارت نویسندگی است.
همان‌طور که هر فرد برای یادگرفتن تکنیک‌ها باید کارهای قهرمانان رشته خود را بداند، هر نویسنده‌ای هم برای اینکه نوشتن را بهتر یاد بگیرد باید آثار نویسندگان بزرگ را مطالعه کند.
سعی کنید با خواندن مقالاتی که به خوبی ویرایش شده‌اند، توانایی‌های نویسندگی خود را بالا ببرید. خواندن داستان نیز خلاقیت شما را افزایش می‌دهد.
نویسنده کسی است که وقتی از نوشتن خسته می‌شود، کتاب می‌خواند و زمانی که از کتاب خواندن خسته می‌شود، می‌نویسد پس تا می توانید کتاب بخوانید.
اگر میخواهید مهارت بهتری در نوشتن پیدا کنید کتاب های متنوع بخوانید. هم کتاب داستانی و هم کتاب غیر داستانی بخوانید.
مطالعه کتاب‌های تاریخی، سیاسی، روان‌شناسی، فلسفه، جغرافیا، دینی، اخلاقی، عرفانی، رمان, جامعه‌شناسی و… نیز می تواند به شما کمک کند.
مقاله پیشنهادی:معرفی چند کتاب محتوا نویسی که با خواندن آن شما ماهرتر می شوید؟
اگر می خواهید نویسنده خوبی باشید باید در هر فرصتی که پیدا می کنید, بنویسید. مدام کار کنید و مرتب کار خود را بازنویسی کنید.
برای نویسندگی باید بتوانید هم ساده بنویسد و هم پیچیده. سعی کنید که خودتان را با مخاطب تنظیم کنید و سلیقه‌ی مخاطب خود را بشناسید تا بهتر بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید.
باید هم با مداد بنویسد, هم با خودکار و هم پشت رایانه. در همه جا بنویسید، حتی اگر ناگهان چیزی به ذهنتان رسید،کاغذ و قلم را بردارید و آن را یادداشت کنید.
هیچ ورزشکار، سخنران، نوازنده, بازیگر و حتی نویسنده‌ی موفقی بدون تمرین کردن نمی‌تواند مهارت‌های خود را افزایش دهد.
نوشته های مرتبط با صنعت، پست‌های وبلاگ و دیگر محتواهایی که از سوی شما منتشر میشوند، فرصت مناسبی برای تمرین در نویسندگی هستند.
هر قدر کیفیت نوشته ای که تولید می‌کنید بالا برود، خوانندگان بیشتر جذب نوشته‌های شما میشوند.
خودتان را با نوشته هایتان به چالش بکشید. هر ماه یک متن بنویسید. سپس از همکارانتان بخواهید که متن شما را از لحاظ نوشتاری و دستور زبان به دقت بررسی کنند و ایرادهای آن را به شما بگویند.
برای نویسندگی باید زاویه دید مناسبی داشته باشید. اگر زاویه دید اول شخص دارید، سعی کنید دوم شخص و سوم شخص را هم امتحان کنید تا زاویه دید مناسب متن خود را پیدا کنید.
برای افزایش مهارت نوشتن قدم به قدم جلو بروید. ابتدا جمله بنویسید و بعد با استفاده از جمله‌ها و در نهایت با پاراگراف‌ها متن را بسازید. منظورم این است که ابتدا از ساده‌نویسی شروع کنید و بعد آن را کمی پیچیده کنید.
فرض کنید مخاطبان شما همه کودک هستند. کودکانی که به آسانی حواسشان پرت می‌شود و اصلاً حوصله کلمات سخت را ندارند پس ساده بنویسید.
یکی از بدترین بلاهایی که ممکن است سر نوشته های خودتان بیاورید این است که لغت‌ها را بپیچانید و دنبال کلمه‌های طولانی و پیچیده بگردید.
همان طور که دیوید آگلیون (تاجر سرشناس) در یادداشتی به کارمندانش نوشته است: «هرگز کلمه‌های تخصصی مثل بازتفهیم، فرمالیسم، اگزیستانسیالیسم و … را به کار نبرید».
به‌علاوه تا لازم نشده از نمادها استفاده نکنید. استیون کینگ می‌نویسد: «نمادها برای زیبا و غنی‌کردن نوشته هستند، نه برای تصنعی کردن آن. پس نوشته هایتان را مصنوعی نکنید».
قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید از خودتان بپرسید: «چرا دارم می‌نویسم؟ از نوشته خود چه نتیجه‌ای می‌خواهم بگیرم؟»
بهترین نوشته‌ها همیشه هدفی کاملاً واضح دارند. اول هدف خود را انتخاب کنید و بعد کار را ادامه دهید پس برای نوشتن هدفمند باشید.
برای نوشته هایتان موضوع مناسبی داشته باشید. ابتدا باید موضوع را پیدا کنید و بعد به کمک کلمه‌ها روی موضوع پردازش ذهنی کنید. انتخاب موضوع را باید با توجه به مخاطب هایی که برایشان می نویسید انتخاب کنید.
فراموش نکنید در طول نوشتن از مسیر اصلی که همان موضوع است, خارج نشوید فقط به آن شاخ و برگ بدهید.
برای رضایت و لذت بردن خودتان بنویسد. همان‌طور که استیون کینگ می‌گوید: «من این کار را به خاطر لذت خالصی که در آن است انجام می‌دهم».
اگر شما هم بتوانید این کار را به‌خاطر لذتش انجام بدهید، در این کار همیشه موفق خواهید بود. پس موضوعی پیدا کنید که برای شما اهمیت دارد و قلباً احساس می‌کنید دیگران هم باید به آن اهمیت بدهند. تأثیرگذارترین و مسحورکننده‌ترین جنبه سبک نوشتاری شما هم همین است.
هاروکی موراکامی، نویسنده مطرح ژاپنی، به نکات جالبی اشاره می‌کند. او می‌گوید در اوایل ورودش به رمان‌نویسی، با اینکه تسلط زیادی به زبان انگلیسی نداشته, رمان‌هایش را به انگلیسی می‌نوشته و بعد آنها را به زبان ژاپنی ترجمه می‌کرده است. همین موضوع باعث شد او به نثر ساده و اختصاصی خودش برسد.
پس با نوشتن به زبان انگلیسی حتی به صورت دست و پا شکسته هم مهارت نگارش به زبان انگلیسی را در خودتان تقویت کنید و هم به حساسیت و تسلط بیشتری روی کلمه‌های فارسی برسید.
با مسافرت کردن برای نوشته هایتان موضوعات جذابی را پیدا می‌کنید. شما در طول سفر با آدم‌ها، فرهنگ‌ها و شیوه‌های گوناگون زندگی دیگران آشنا می‌شوید, تجربه‌های تازه‌ای یاد می‌گیرید و در یکسری از حوادث درگیر می‌شوید. گردشگری بهترین راه الهام‌بخش برای نوشته هایتان است.
داستان گیلگمش قهرمان سومر، «ایلیاد و اودیسه» اثر هومر، تاریخ هرودوت، سفرنامه سلیمان تاجر، سفرنامه مارکوپولو، گلستان سعدی، سفرنامه ناصرخسرو و «رحله» ابن‌بطوطه و صدها سفرنامه دیگر حاصل گردشگری در سرزمین‌های دیگر بوده‌اند.
نوشتن درباره سایر نوشته‌ها یکی از روش‌هایی است که نگاه شما را به نوشتن شفاف‌تر می‌کند. همچنین شما را برای نوشتن مصمم‌تر می‌سازد و کمک می‌کند تا آموخته‌هایتان بیشتر شوند.
بعضی روزها برای انجام دادن کارهایمان وقت کم میاوریم و نمی توانیم زمانمان را مدیریت کنیم یا هنوز مهارت مدیریت زمان را به صورت کامل یاد نگرفته ایم.
دقایق ارزشمند ما سپری میشوند انقدر دیر کارها را انجام میدهیم که ضرب المثلِ “نوش دارو پس از مرگ سهراب” مصداق پیدا می کند.
کمبود زمان می تواند ناشی از دلایل مختلفی باشد. مثلاً مشکل در اولویت بندی کارها و فعالیت‌ها یا ضعف در هنر حل مسئله.
در حقیقت توسعه مهارت های مدیریت زمان یک مسافرت طولانی است و به تمرین زیاد توسط شما نیاز دارد.
کمتر کسی وجود دارد که هیچ هدف یا آرزویی در زندگیش نداشته باشد. همه ما در زندگیمان اهداف و آرزوهایی داریم ولی فقط داشتنِ هدف کافی نیست چون بدون داشتن برنامه نمی توانیم به اهدافمان برسیم.
پس باید برای رسیدن به هدف و آرزوهایتان هدف گذاري کنید که اين هدف‌ها می توانند به صورت کوچک و ساليانه باشند و شما را به سوی خواسته هایتان راهنمایی کنند.
دنیای ما پر است از مسائل و مشکلات متفاوت که مجبوریم با آن ها روبرو شویم. مسائل و مشکلاتی که در هر صورت باید حل شوند و تصمیماتی که باید گرفته شوند.
همه‌ی ما به نوعی نیاز داریم که مهارت حل مسئله و تصمیم گیری را یاد بگیریم و برای تصمیم گیری درست آماده باشیم. فرقی هم نمی کند این مسائل بزرگ مشکلات زندگی شخصی ما باشند یا مشکلاتی که در حوزه‌ی کاری داریم.
ما می توانیم مهارت های فن بیان را, هم در زندگی روزمره و هم در کارمان استفاده کنیم و کاری کنیم که صحبت هایمان تاثیر بیشتری روی بقیه داشته باشند.
تقریبا هر کسی در زندگی خود در شرایطی قرار می گیرد که باید جلوی جمع صجبت کند، مثلا باید سر کلاس کنفرانسی ارائه بدهد یا در جلسه کاری باشد و از حقش دفاع کند.
پس مشخص شد که فقط در محیط کاری مهارت فن بیان را نیاز نداریم بلکه در هر موقعیت اجتماعی که باشیم نیاز داریم دیگران را متقاعد کنیم و نفوذ کلام داشته باشیم تا بتوانیم تغییرات بزرگی در کار و زندگیمان ایجاد کنیم.
خشم یکی از هیجان های پیچیده انسانی و واکنشی متداول نسبت به ناکامی و بدرفتاری ها است. این هیجان در عین حال که کاملا بهنجار و معمولا مفید است, اگر از کنترل تان خارج شود ماهیت تخریب کننده پیدا می کند.
برای همه اتفاق افتاده در زمان عصبانیت و خشم حرف هایی را می زنیم و کارهایی را می کنیم که بعدا از انجام آن پشیمان میشویم و عذرخواهی می کنیم.
دقیقا در همین شرایط است که راه های کنترل خشم به کمک شما می آیند و نمی گذارند حرفی را بزنید که بعدا از گفتن آن پشیمان شوید.
برای همه شما این اتفاق افتاده است که در برهه ای از زندگی تان با مسائل و موقعیت هایی مواجه شدید که بخاطر آن ها تحت فشار و استرس قرار گرفتید.
استرس و فشار مداوم باعث ایجاد اثرات جسمانی و هیجانی و احساسات مثبت یا منفی میشوند.
هر آدمی استعدادی دارد بعضی وقت ها شده فرصت های طلایی برای نشان دادن خودتان داشتید و آن را به خاطر استرس و هیجان های غیر قابل کنترل از دست دادید. پس وقت آن رسیده است که مهارت های غلبه بر استرس را یاد بگیرید و از آنها در جای مناسب استفاده کنید.
از این جا به بعد با شماست. هر چه بیشتر برای یادگیری این مهارت ها زمان بگذارید و تمرین کنید در مهارت هایی که کسب می کنید قوی تر و بهتر می شوید.
ممنون از مطالب مفیدی که نوشتید . خیلی استفاده کردم.